گل مامان این روزا زیاد وقت نمیکنم بیام برات بنویسم چون حسابی باهم سرگرمیم و وقت نمیشه دیروز اومدم رختخواب رو جمع کنم توام سریع تشک و بالشتو برداشتی و آوردی گذاشتی رو رختخوابا ماشالله خیلییییییییییی باهوشی همه از اینکه یه دخمله یک ساله اینقدر میفهمه و باهوشه درعجبند آشغال اگه رو زمین باشه برمیداری و میگی خیخ و میبری میندازی سطل زباله بعضی از خوراکیا که سفته من یا بابایی میجوییم و میدیم دهنت توام یاد گرفتی هرچی میخوری یه خرده میجویی و میزاری دهن ما دو روزه باز سرماخوردی و دهنت آف زده و لب به غذا نمیزنی الهی مامان برات بمیره دیشب سرسفره لیموتازه برداشتی و خوردی دلت غش رفت و زبونت جزغاله شدکلی گریه کردی ایشالله که مریضی ازت دور شه و...